دستگیری طلبه آمر به معروف در اهواز!
چهارشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۲، ۰۲:۵۹ ب.ظ
در سالگرد بازداشت طلاب؛
دستگیری طلبه آمر به معروف در اهواز!
شب گذشته روحانی جوانی که اقدام به امر به معروف و نهی از منکر کرده بود توسط پلیس۱۱۰ دستگیر شد.
ماجرا از این قرار است که یکی از روحانیون اهوازی که در مسیر بازگشت از حوزه علمیه قرار داشت با مشاهده اقدام منکر و شنیع یک دختر و پسر در کنار شلوغترین پارک اهواز و در انظار عمومی ،اقدام به تذکر لسانی و نهی ازاین اقدام زننده می کند.
در پی تذکر روحانی اهوازی این دختر و پسر طی تماسی با مامورین پلیس خواستار برخورد با این آمربه معروف وناهی ازمنکر می شوند.
مامورین پلیس نیز طلبه اهوازی را بازداشت و به نزدیکترین کلانتری مربوطه منتقل می کنند.
پس از دستگیری این روحانی جوان تعدادی از طلاب اهوازی اقدام به تجمع در مقابل کلانتری کرده و خواستار آزادی این آمر به معروف می شوند.
گفتنی است پس از اطلاع برخی از دلسوزان ومقامات ارشد انتظامی اهواز این طلبه اهوازی آزاد می شود ولی متاسفانه به دلیل شکایت خصوصی این روحانی با تشکیل پرونده در دادگاه مواجه می شود.
در همین زمینه معاونت فرهنگی اجتماعی نیروی انتظامی توضیحاتی ارائه کرد:
با توجه به انتشار خبر دستگیری روحانی اهوازی در اهواز لازم است این رسانه محترم نکات ذیل را مورد توجه قرار دهد:
۱- فرد دستگیر شده در زمان دستگیری ملبس به لباس روحانیت نبوده است لذا مامورین انتظامی از کسوت این فرد آگاهی نداشته اند.
۲-دلیل حضور پلیس ۱۱۰در صحنه تماس تلفنی با این یگان بوده است که شهروندی با ذکر مطالبی از این فرد شکایت کرده است لذا بر اساس وظیفه ذاتی پلیس شخصی که از او شکایتی صورت گرفته دستگیر شده است.
۳-علی رغم حل و فصل این مساله در محل کلانتری منطقه مربوطه به دلیل وجود شاکی خصوصی پرونده این فرد به دادگاه منتقل می شود تا در آن محل صالح مورد بررسی قرار گیرد.
این اقدام نیروی انتظامی در حالی است که در روایات متعدد بر لزوم امر به معروف و نهی از منکر که ازفروع دین و واجبات سفارش شده هستند، تاکید فراوان شده است. با مشاهده اینگونه مسائل انسان ناخوداگاه به یاد حدیث معروف پیامبر (ص) می افتد که شهید مطهری این حدیث را اینگونه نقل میکند :
پیغمبر اکرم در حجة الوداع یا در یک حج عمره، آنگاه که وارد خانه ی کعبه شدند آمدند کنار در، دست به چارچوب در گذاشتند، یک دست به یک طرف در و یک دست به طرف دیگر و شروع کردند برای مردم صحبت کردن. صحبت هم راجع به آینده بود که چنین می شود، چنان می شود. از آن جمله فرمودند:
زمانی خواهد آمد که مردم امر به معروف و نهی از منکر نمی کنند. سلمان حاضر بود، فرمود: یا رسولَ اللّه! آیا چنین چیزی خواهد شد که مردم ترک امر به معروف و نهی از منکر بکنند؟
فرمود: بله، بالاتر هم می شود. زمانی خواهد شد که مردم امر به منکر کنند و نهی از معروف.
باز بیشتر تعجب کرد. گفت: یا رسولَ اللّه! چنین زمانی خواهد آمد که مردم چنین کاری بکنند؟
فرمود: از این بالاتر هم خواهد شد.
گفت: دیگر از این بالاتر چیست؟
فرمود: زمانی می آید که مردم منکر را معروف ببینند و معروف را منکر؛ یعنی وجدانشان این طور فاسد و خراب می شود، خوب را بد می بینند و بد را خوب.
به عبارت دیگر وجدان انسان مسخ می شود، فطرت مسخ می گردد.
کامنت یکی از اهوازی ها به نام محمد حسن در سایت جام نیوز:
من از نزدیک ماجرا دیدم و تا آخر دنبال کردم.
این ماجرا ساعت 6 بعد از ظهر در جاده ساحلی کیانپارس اهواز اتفاق افتاد.
ماجرا مربوط به یک دختر و پسر بود که خیلی با حالت زننده جلوی چشم مردم معذرت میخواهم معذرت میخواهم مشغول ور رفتن با همدیگه بودند به طوری که هر کسی رد میشد سرش را پایین می انداخت .
از قضا یکی از طلاب که از آنجا رد میشد وقتی این صحنه را دید بشدت ناراحت شد و به آنها گفت اگر از خدا حیا نمی کنید از مردم و خانواده ها که اینجا نشسته اند خجالت بکشید . و آنها هم با گستاخی جواب دادند که به کسی ربط ندارد.
و با کلانتری 14 واقع در خیابان وهابی بین کیانپارس و کیان آباد تماس گرفتند.
پلیس که آمد چند دقیقه به طرز مشکوکی بچ بچ و خنده کمی با دختر پسر کرد و آنها رفتند.
بعد سراغ طلبه آمد گفت آقا شما ماموری ؟ گفت نه .پلیس گفت حکم داری ؟ صادقانه گفت نه .
گفت باید با ما بیایی !
طلبه جوان با تعجب گفت چرا آن خاطی ها را رها کردی ؟ گفت به خودمان مربوط است.
ولی خدا رو شکر صدای مظلومیت این جوان مومن همه جا پیچید و امت حزب الله با پیگیری که کردند با مامور برخورد جدی صورت گرفته است.
۹۲/۰۶/۲۷