عوامل جهنمی شدن از منظر قرآن
بسم الله الرحمن الرحیم
کپی برداری با ذکر نام نویسنده و پرتال جامع پژوهش حوزه بلامانع است
نویسنده: خسرو زارعی غمام
مقدمه
اعتقاد به قیامت و معاد که یکی از اعتقادات ادیان الهی است هرچند با اختلافاتی همواره در میان مردم رایج بوده و اکثریت معتقدند که یک روزی همه مردگان زنده خواهند شد و در آنجا دیگر پس از پشت سر گذاشتن یک زندگی توام با رنج و زحمت به رفاه و آسایش مطلق روی خواهند آورد. در قرآن نیز که کتاب دین اسلام میباشد با دید ویژهای بر این مطلب نگریسته شده و آن را وعدهای تخلف ناپذیر خوانده. منتها در نگاه قرآن یک تفاوت اصولی با سایر دیدگاهها دارد و آن اینست که آنچه که باعث سعادت یا بدبختی در زندگی پس از مرگ میگردد همانا اعمال و رفتار این دنیا میباشد یعنی هر کس بر اساس رفتار خوب یا بدش در آن دنیا زندگی توام با خوشبختی یا رنج و عذاب را تجربه خواهد کرد. و بیان میدارد که پس از اینکه قیامت رخ داد و سپس حکم الهی اعلام شد نیکوکاران و بدکاران از یکدیگر جدا میگردند در حالیکه مومنان روسفید و خندان به سوی بهشت میروند و کافران و منافقان روسیاه، اندوهگین و با ذلت وخواری به سوی دوزخ برده میشوند. هنگامی که مومنان به بهشت نزدیک میشوند درهای بهشت گشوده گردیده و فرشتگان رحمت به استقبالشان آمده و با درود و احترام، مژده سعادت همیشگشیان را میدهند. و از سوی دیگر درهای دوزخ به سوی کافران و منافقان گشوده گردیده، فرشتگان عذاب با خشونت آنان را سرزنش کرده به آنان وعده عذاب ابدی میدهند. و بدین گونه زندگی ابدی انسان شروع میگردد. منتها همچنانکه گفتیم چون زندگی انسان در آن جهان بر اساس عمل هر کدام از انسانهاست که در این دنیا انجام دادهاند در اینجا نگاهی گذرا خواهیم داشت به اعمال کسانی که در آنجا مستحق جهنم شدهاند و نگاه قرآن را راجع به اسباب ورود به جهنم در این دنیا را بیان میکنیم تا در با دوری کردن از چنین اعمالی موجبات هلاکت و رنج خود و دیگران نگردیم. البته یادمان باشد که دوزخ و جهنم که کانون ابدی و جاودانه قهر و عذاب الهی در آخرت است با نامهای جهنم، جحیم، سقر و هاویه در قرآن آمده است.
چکیده مطالب
اسباب ورود به جهنم که به وسیله قرآن کتاب انسان ساز برای ما تبعین شده تا راه را بشناسیم و به سعادت اخروی و دنیوی برسیم عبارت از :
کافر بودن- اعمال زشت- خوردن مال یتیمان- ربا- منافقان- غرور و خود برتربینی- زنا- اهل نماز نبودن
کم فروشی- ظلم- عدم تفکر- بخل- دلبستن به دنیا
کلید واژه
(جهنم ) دوزخ و جهنم که کانون ابدی و جاودانه قهر و عذاب الهی در آخرت است با نامهای جهنم، جحیم، سقر و هاویه در قرآن آمده است.
( کافر بودن) اینکه انسان با پوشاندن حق و حقیقت به خدا ایمان نیاورد و به پرستش هر وجودی غیر از وجود خداوند متعال پرداخته
( ربا) اصطلاح ربا که در زبان فارسی بنام نزول شناخته و کسی که نزول میگیرد نزولخوار گویند
(منافقان) نفاق به معنی دو رویی بوده و منافق به کسی گفته میشود که در کارش یا در دوستی خودش با شخص دوم صادق نباشد
(خود برتربینی) انسان خود را برتر از دیگران دانسته
(اهل نماز نبودن) انسان اهل نماز نباشد و اهمیت این مطلب به حدی است که حتی ملاک قبولی سایر اعمال نیز نماز میباشد یعنی اگر نماز قبول شد سایر اعمال نیز قبول خواهد شد
( زنا) از دیگر عواملی که باعث بدبختی انسان هم در دنیا و هم در آخرت میگردد این است که انسان میل جنسی خود را مهار نکند و در ارضای غریزه خود خارج از چهارچوب خود عمل کند
متن
اسباب ورود به جهنم
کافر بودن
سوره بقره آیه 39 یعنی اینکه انسان با پوشاندن حق و حقیقت به خدا ایمان نیاورد و به پرستش هر وجودی غیر از وجود خداوند متعال پرداخته و به شرک و بت پرستی و توتم پرستی و غیره روی بیاورد. پس کسانی که به وجود خدای تعالی ایمان نیاورند، به تحقیق اهل دوزخ هستند که قرآن چنین بیان میفرماید "و آنانکه کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند آنها اهل دوزخند..." و آیات زیر نیز تاکید بر این مطلب است:
سوره آل عمران 12 بگو ای پیامبر به آنان که کافر شدند، که به زودی مغلوب شوید و به جهنم محشور گردید.
آل عمران آیه 90 و 91 "همانا آنانکه بعد از ایمان کافر شدند و به کفر خویش افزودند... آنان را عذابی دردناک خواهد بود".
سوره بقره 217 در آیهای دیگر به مرتد شدن و برگشتن از خدا پرستی اشاره نموده میفرماید اگر کسی ایمان آورد و بعدا به هر دلیلی از ایمان خود برگردد آن کس نیز در جهنم خواهد بود، قرآن در این زمینه چنیین میفرماید: "و هرکس از شما که از دینش برگردد در حالی که کافر بماند پس آنان کارهاشان در دنیا و آخرت باطل و تباه میشود".
سوره فرقان آیه 11
"این کافران قیامت را تکذیب کردند و ما آتش جهنم را برکسی که قیامت را تکذیب کرد مهیا ساختهایم".
سوره نحل آیه 107 و 108"زیرا آنان زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح دادند و برگزیدند و خدا گروه کافران را هدایت نمیکند".
اعمال زشت
بقره آیه 81 مهمترین عاملی که باعث جهنمی شدن انسانها میگردد و استثناء ناپذیر میباشد عمل زشت میباشد که به همراه خود، صاحبش را به آتش جهنم خواهد کشاند که در قرآن نیز به این حقیقت مهم اشاره گردیده میفرماید" بلی، هرکس اعمال زشت اندوخت وکردار بد به او احاطه کرد چنین کس هر که باشد اهل دوزخ است".
و درسوره نساء آیه 18 میفرماید:"کسی که به اعمال زشت در تمام عمر اشتغال دارد تا آنگاه که مشاهده مرگ کند در آن ساعت پشیمان شود ... توبهاش پذیرفته نیست ... برایشان عذابی دردناک مهیا ساختهایم".
سوره روم آیه 10"فرجام وسرانجام کار آنان که به اعمال زشت و کردار بد پرداختهاند این شد که به حق کافر شد. آیات خدا را تکذیب کردند و به تمسخر گرفتند".
خوردن مال یتیمان
سوره نمل آیه 90 در قرآن غصب هر مالی به ناحق و بدون رضایت صاحب آن مال، گناه محسوب شده، بویژه صورت تجسم یافته غصب مال یتیم را آتش بیان داشته است.
و میفرماید"همانا کسانی که اموال یتیمان را به ستم میخورند ... به زودی در آتش فروزان فرود آیند".
ربا
سوره آل عمران آیات 130 و 131اصطلاح ربا که در زبان فارسی بنام نزول شناخته و کسی که نزول میگیرد نزولخوار گویند به عبارت ساده به این معنی است که دو جنسی که از هر لحاظ عین هم بوده و ارزش یکسانی دارند با هم تعویض کنیم منتها ارزش یکی را بدون جهت، بالاتر از دیگری حساب کنیم که مثال آشکارش همان پول است که از شخصی مثلا هزار ریال بگیریم و طبق خواسته قرض دهنده هزار و دویست ریال بدهیم که این همان ربا بوده که حرام میباشد که قرآن نیز با توجه به ضررهایی که از این بابت بر شخص و خانواده وی و به طبع آن جامعه میگردد آن را ممنوع نموده و دستور صریح میدهد که "ای کسانیکه ایمان آوردهاید ربا مخورید ... از خدا بترسید... و بترسید از آتش عذابی که برای کیفرکاران افروختهاند".
منافقان
سوره نساء آیه 140 نفاق به معنی دو رویی بوده و منافق به کسی گفته میشود که در کارش یا در دوستی خودش با شخص دوم صادق نباشد که در سوره بقره نیز آمده که منافقین کسانی هستند که وقتی به مسلمانان میرسند میگویند که ما ایمان آوردهایم و وقتی به همدیگر میرسند، میگویند که ما ایمان نیاوردهایم منتها آنها را مسخره کردهایم، معلوم است که چنیین افرادی دشمن انسان میباشند منتها در لباس دوست، که چنین افرادی ضررشان بیشتر از دشمن میباشد چرا که آدم دشمن را میشناسد و هر لحظه آمادگی مقابله با آن را دارد منتها چون شخص منافق در لباس دوست میآید انسان به خاطر اینکه او را به عنوان دوست نگاه میکند از پشت خنجر خواهد خورد به همین خاطر است که گویند منافقین از کفار بدترند که قرآن نیز با اشاره به این نتیجه منفی آن، آنها را در یک ردیف قرار داده و به هر دوی آنها وعده آتش میدهد که "... خدا منافقان را با کافران در جهنم جمع خواهد کرد".
غرور و خود برتربینی
سوره الحاقه آیه34 یکی از رزائل اخلاقی، غرور و خودبرتر بینی میباشد که انسان خود را برتر از دیگران دانسته در مرحله عمل نیز به خاطر عواملی مانند ثروت و مقام اجتماعی که دارد به اصطلاح خودمانی دیگران را آدم به حساب نیاورد و انتظار داشته باشد که همگان او را احترام کنند و او در مقابل این رفتار دیگران نه تنها احترام متقابل به عمل نمیآورد بلکه این رفتار آنها را وظیفه آنان میداند بر این اساس است که حضرت علی علیهالسلام نیز میگویند که انسان را با فخر _ که نتیجه همان غرور میباشد _ چه کار است که قرآن نیز نتیجه چنیین عملی را آتش جهنم بیان میفرماید" و هرگز مسکینی را بر سفره غذای خود به رغبت نخواندهاند". و در سوره مدثر آیات 42 الی 46میفرماید: وقتی که از جهنمیان سوال میشود که چه شد به اینجا آمدید جواب میدهند ما از نمازگزاران نبودیم و مسکینی را طعام ندادیم".
زنا
سوره معارج آیات 29 تا 31 از دیگر عواملی که باعث بدبختی انسان هم در دنیا و هم در آخرت میگردد این است که انسان میل جنسی خود را مهار نکند و در ارضای غریزه خود خارج از چهارچوب خود عمل کند.
در اسلام و قرآن بر خلاف برخی از مکاتب که ادعای انسان سازی دارند و انسان کامل را کسی دانستهاند که ترک دنیا کند و قید زن و بچه را زده و اصلا به دنبال مسائل جنسی نرفته و آن را تعطیل نماید. بلکه در قرآن انسان باید به همه نیازهای خود پاسخ مثبت داده و حق ندارد آنها را تعطیل نماید، باید این نیاز خود را همانند نیاز خود به آب و غذا رفع نماید. منتها آنچه که مهم است، اینست که ارضای شهوت را باید در چهارچوب خانواده محدود نماید تا از آسیبهای جنسی و روحی و اجتماعی چنیین عملی در امان ماند، راه حلی که قرآن در این زمینه میدهد اینست که " آنان که اندام خود را از شهوترانی نگاه میدارند مگر بر زنان حلال خودشان وکنیزان ملکیشان، را وعده بهشت میدهد در ادامه بیان میدارد که کسانی که غیر از این موارد ذکر شده شهوترانی کنند و زنا روی آورند، ستمکار هستند. (در واقع در جهنم جای دارند)".
اهل نماز نبودن
سوره مدثر آیه 42 الی 46
یکی دیگر از عوامل جهنمی شدن این است که انسان اهل نماز نباشد و اهمیت این مطلب به حدی است که حتی ملاک قبولی سایر اعمال نیز نماز میباشد یعنی اگر نماز قبول شد سایر اعمال نیز قبول خواهد شد و اگر نماز کسی مورد قبول واقع نگشت قبولی سایر اعمال نیز مشکل خواهد بود. که حتی در پاسخ جهنمیان نیز وقتی که از جهنمیان سوال میشود به این نکته بر میخوریم که چه شد به اینجا آمدید جواب میدهند" ما از نمازگزاران نبودیم و مسکینی را طعام ندادیم و با اهل باطل به بطالت پرداختیم و روز جزا را تکذیب کردیم". در سوره طه آیات 124تا 126 نیز نتیجه رویگردانی از یاد خدا را کوری در محشر بیان کرده میفرماید" هرکس از یاد من روی گرداند براستی که برایش زندگی سخت و تنگی است و او را در روز قیامت کور محشور میکنیم گوید خداوندگارا چرا با آن که در دنیا بینا بودم مرا کور محشور کردی خداوند فرماید: همان گونه که آیات ما تو را فرا رسید و آنها را فراموش کردی پس امروز مورد فراموش قرار میگیری". و در سوره حشر آیه 19میخوانیم که " همانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خداوند آنان را از خویشتن خویش فراموش ساخت". و در سوره ماعون آیه 4 تا 7 میخوانیم که "وای بر آن نمازگزاران که دل از یاد خدا غافل دارند هم آنانکه ریا و خودنمایی میکنند و زکات را از فقیران منع میکنند".
کم فروشی
سوره مطفقین آیه 1تا 5 از دیگر اعمالی که سبب بدبختی انسان میگردد این است که وقتی انسان خودش چیزی از دیگری میخواهد تمام و کمال آن را مطالبه کند و در مقابل وقتی به کسی چیزی میدهد آن را کمتر از حد معمول میدهد که قرآن نتیجه این عمل را گوشزد میفرماید که "وای به حال کم فروشان، آنانکه چون (با وزن) چیزی را از مردم ستانند تمام ستانند و چون بدهند کم وزن به مردم میدهند. آیا آنان نمیدانند که برانگیخته میشوند".
ظلم
سوره قصص آیه 37
"همانا به راستی که ستمکاران رستگار نمیشوند".
عدم تفکر
_سوره انفال آیه 22 اسلام دینی است که بر اساس تفکر پایه ریزی شده و فکر کردن در آن از جایگاه بالاتری برخوردار بوده و ارزش یک ساعت تفکر را برتر از هفتاد سال عبادت معرفی نموده در آیات متعدد قرآنی انسانها را به روشهای مختلف و در حالات مختلف از هر فرصتی استفاده کرده، دعوت به فکر کردن، مینماید و حتی گاهی وی را به خاطر فکر نکردن مورد سرزنش قرار داده، میفرماید "به راستی بدترین جنبندگان در پیشگاه خدا کران و گنگانند که عقل خویش به کار نمیگیرند". و در سوره اعراف آیه 179به نتیجه فکر نکردن که همان جهل و غفلت میباشد اشاره مینماید: "آنان همانند چهارپایان بلکه گمراهترانند آنان همان بیخبران و غافلانند".
بخل
سوره نساء آیه 37
"آن گروه که بخل ورزند و مردم را به بخل وارد کنند و آنچه را خدا از فضل خود به آنها داده کتمان کنند خدا بر کافران عذابی خوار کننده مهیا داشته".
دلبستن به دنیا
سوره کهف آیه 103 و 104 همچنانکه میدانیم انسان دارای دو زندگی است: یکی زندگی دنیا که زندگی زودگذر میباشد و پس از یک مدت زندگی در آن، با مرگ به پایان میرسد و دیگری که با مرگ آغاز شده و ابدی است و دیگر مرگی در آن وجود ندارد، منتها این زندگی دنیا مقدمهای بر آن زندگی ابدی است و انسان بوسیله این زندگی دنیوی است که سعادت یا بدبختی آخرت را تدارک میبیند. فلذا ارزش این دنیا نیز در حد ارزش یک وسیله است نه ارزش یک هدف که معنی زهد نیز همین است یعنی انسان در این دنیا زندگی کند و از تمام امکانات آن نهایت استفادهها را بکند ولی بر آن دل نبندد چرا که او یک مسافر است و دل بستن یک مسافر به مسافرخانه جز بی عقلیش چیز دیگری را ثابت نمیکند، براین اساس است که دلبسته به دنیا در قرآن، زیانکارترین مردم معرفی شده است:"آیا به شما خبر دهم که زیانکارترین مردم کیانند. زیان کارترین مردم کسانی هستند که عمرشان را در راه حیات دنیای فانی تباه ساخته و گمان میکنند کار نیک انجام می دهند". و درسوره نحل آیه 107-108 در علت جهنمی شدن جهنمیان میفرماید:"زیرا آنان زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح دادند و برگزیدند و خدا گروه کافران را هدایت نمیکند".
نتیجه
با اندکی تامل در اسباب ورود به جهنم به این نتیجه میرسیم که اگر انسان در این دنیا فقط به وظایف انسانی خود عمل نماید و در انجام وظایف خود کارهای خلاف دیگران را ملاک عمل خود قرار ندهد و نگوید که چون همگان این کار را انجام میدهند من نیز انجام میدهم بلکه پیوسته قبل از هر عملی به درستی یا نادرستی آن توجه نماید، به هر مقدار که درستی یا نادرستی عمل را ملاک کارش بداند نه خواستهای مردم را، به همان اندازه از جهنم بدور مانده و در بهشت الهی مسکن خواهد گزید.
منابع
بقره آیه 39و81 و217
آل عمران 12و90 و 91 و130 و131
فرقان آیه 11
نحل آیه 107 و108
نساء آیه 18 و140و37
روم آیه 10
نمل آیه 90
الحاقه آیه34
سوره کهف آیه 103 و 104
مدثر آیات 42 الی 46
معارج آیات 29 تا 31
طه آیات 124تا 126
حشر آیه19
ماعون آیه 4 تا 7
مطفقین آیه 1تا 5
سوره قصص آیه 37
سوره انفال آیه 22
اعراف آیه 179
نحل آیه 107-108