پژوهش حوزه

وب سایت جامع حوزه های علمیه

پژوهش حوزه

وب سایت جامع حوزه های علمیه

پژوهش حوزه

بسم الله الرحمن الرحمیم

بعد از یکسال وقفه در ارائه خدمات سایت pajooheshhowzeh.ir امروز با روشی دیگر و سبکی جدید و با ارائه مطالبی متفاوت در خدمت همه دوستان و کاربران خواهیم بود.
لطفا دوستان ما را از نظرات سازنده خود در ارائه مطالب بهتر دریغ نفرمایند.
با تشکر
مدیر مسئول پژوهش حوزه
مهدی جمشیدی

تبلیغات
آخرین نظرات

۴۵ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

 دکتر علی شریعتی در خاطره ای عنوان می کند: در درس "اسلام شناسی " - حسینیه ارشاد- نقل کردم که:
در سال ١٣٣٨ ، انجمن دانشجویان ایرانی فرانسه - که آن ایام دست ِ دستهایی بود! - جلسه‌ای داشت با حضور آقای "جهانگیر تفضلی" ، و آقای رزم آرا سخنرانی می‌فرمود و تعبیراتی از این قبیل که : « من هر وقت در ایران، از جلو مسجدی می‌گذشتم و صدای واعظی را می‌شنیدم ... حالم به هم می‌خورد، عوقم می‌گرفت ! من این مذهب را دوست ندارم، متنفرم. این آخوندها عامل بدبختی مملکت و پایگاه استعمار بوده اند ...».

من برخاستم و هر چه جزّ و پَر زدم ، اجازه حرف زدن ندادند. نوبت گرفتم، نوبتم نمی شد. تا با داد و قال خودم را بر جلسه تحمیل کردم و گفتم: من از این آقای ... تعجب می‌کنم . امروز، به دورترین قبیله آفریقایی هم اگر سر بزنید، این اصل بدیهی اخلاق و تمدن را آموخته‌اند که به عقیده دیگران ظاهراً احترام بگذارند. شما تا چه حد "اَمپر مآبل" هستید که سالها در مرکز تمدن و آزادی عقیده و احترام به عقاید دیگران زندگی می‌کرده اید و هنوز نم رطوبتی از مدنیت به درزتان نرفته است؟ شما که از همه دعوت کرده اید، احتمال می دهید که کسانی چون من، هنوز خیلی روشنفکر نشده باشند که بتوانند فرمایشهای شما را تحمل کنند، چگونه بدون رعایت حرمت عقیده امثال من، اینچنین هتاکی و اهانت می کنید؟ ثانیا ً، آقا جان! مذهب که کلوچه قندی نیست که با ادا و اطوار ِ خاص ِ زنان آبستنی که ویار کرده اند و برای شوهرانشان ناز می کنند بگویید: من مذهب را اصلا ً دوست ندارم! ثالثا ً گفتید آخوندها پایگاه استعمار بوده اند. این یک مسئله ذوقی نیست که بگویید من آخوند دوست دارم، من آخوند دوست ندارم؛ این یک مسئله عینی و تاریخی است. باید سند نشان دهید و مدرک.

تا آنجا که من می دانم ، زیر تمام قراردادهای استعماری را کسانی که امضا گذاشته اند، همگی از میان ما تحصیلکرده های دکتر و مهندس و لیسانسیه بوده اند و همین ما از فرنگ برگشته‌ها. یک آخوند، یک از نجف برگشته اگر امضایش بود، من هم مثل شما اعلام می کنم که: آخوند دوست ندارم!

از آن طرف، پیشاپیش هر نهضت ضد استعماری و هر جنبش انقلابی و مترقی، چهره یک یا چند آخوند را در این یک قرن می بینیم. از سید جمال بگیر و میرزا حسن شیرازی و بشمار تا مشروطه و نهضت اخیر [ ملی شدن نفت ] ...

۳۰ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۴۰
مهدی جمشیدی

عضو حقوقدان شورای نگهبان گفت: گاهی از تریبون مجلس ششم مسائلی مطرح می‌شد که رادیو اسرائیل نمی‌توانست مانند آن را بیان کند.

به گزارش فارس، محسن اسماعیلی عضو حقوقدان شورای نگهبان در برنامه «شناسنامه» این هفته در ابتدای برنامه در مورد حضورش در شورای نگهبان گفت: روزی که وارد شورای نگهبان شدم حتی یک موی سفید هم نداشتم. من دوره دکتری را در سال 78 تمام کرده و وارد هیات علمی دانشگاه شده بودم و چهره چندان ناشناخته ای هم نبودم. در همان ایام آیت الله شاهرودی مرا به عنوان معاون پارلمانی قوه قضاییه منصوب کردند.

وی افزود:‌ وقتی رفتم تا ببینم باید چه کاری انجام دهیم متوجه شدم نیامده باید بروم و ایشان فرمودند نظر ما تغییر کرده و می خواهیم شما را به عنوان عضو حقوق دان شورای نگهبان معرفی کنیم! هیچ وقت به ذهنم نمی رسید که بخواهم عضو شورای نگهبان باشم چون همه اعضای شورا سن بالایی داشتند و من در آن روزها 36 ساله و جوان بودم. آقای شاهرودی معتقد بودند باید نوعی جوانگرایی در شورای نگهبان اتفاق بیفتد و از اینجا آغاز کردند.

۲۶ خرداد ۹۳ ، ۱۷:۰۹
مهدی جمشیدی

من متولد ۱۳۳۳ قمری هستم. پدرم ۲۹ یا ۳۰ ساله بود که به فکر افتاد برای ادامه تحصیل به قم برود. در آن زمان من تقریباً ۹ ساله بودم. پدر و مادرم به قم رفتند و پنج سال در آنجا ماندگار شدند، اما من نزد مادر بزرگم ماندم. در واقع من از اول نزد مادر بزرگم مانده بودم و با اوزندگی می کردم. من فرزند اول پدر و مادرم بودم. خلاصه تا کلاس هشتم درس خوانده بودم که صحبت ازدواج مطرح شد.

۱۵ خرداد ۹۳ ، ۲۰:۳۱
مهدی جمشیدی


« مقام حضرت عباس سلام الله علیه »
امام سجاد علیه السلام:
براى عبّاس علیه السلام، نزد خداوند ـ تبارک و تعالى ـ، منزلتى است که همه شهدا در روز قیامت، به او رَشک می‌برند.
الأمالى ، صدوق : ص ۵۴۷ ح ۷۳۱ / گزیده دانشنامه امام حسین علیه السلام، ص 580
  
۱۲ خرداد ۹۳ ، ۲۰:۰۵
مهدی جمشیدی


« مقام دوستداران حسینی سلام الله علیه »
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:
اى مردم، این حسین، فرزند على است. او را بشناسید. سوگند به آن که جانم در دست اوست، او و دوستدارانش و دوستداران دوستدارانش در بهشت‌اند.
الأمالى ، صدوق ، ص ۳۵۵ / آینه یادها، ص 198
  
۱۱ خرداد ۹۳ ، ۱۷:۲۴
مهدی جمشیدی

 بسم الله الرحمن الرحیم

کپی برداری با ذکر نام نویسنده و پرتال جامع پژوهش حوزه بلامانع است



مقدمه

با توجه به همه همه تقسیم‌بندی‌هایی که در نام‌گذاری و ارزیابی تفاسیر به طور اختصار آمده شد، ناگزیر باید مبانی و روش‌های تفسیری متداول در تفسیر قرآن را جدا از این تقسیم‌بندی‌ها مورد بررسی قرار داده، تعریفی دقیق از آن ارائه داد تا براساس آن بتوان با معیاری دقیق‌تر تفاسیر را دسته‌بندی و تمایز اصولی آن‌ها را مشخص نمود.

مبنا و روش تفسیری عبارت از مستند یا مستنداتی است که مفسر براساس آن کلامی را که خود ساخته و پرداخته است به عنوان تفسیر کلام خدا و معنی و مقصود آیات الهی قلمداد می‌کند و تنها راه دستیابی کامل به مقاصد قرآن را منحصراً همان مستند یا مستندات می‌شمارد و دیگر مبانی و روش‌ها را تخطئه می‌کند و آن‌ها را برای رسیدن به همه مفاهیم و مقاصد قرآن کافی نمی‌داند.

در حقیقت هر مبنای تفسیری به دو قاعده و یا دو قضیه (به اصطلاح منطقی) منتهی می‌شود:

الف) قرآن را می‌توان به استناد مبنای مورد نظر مثلاً، روایات مأثور تفسیر نمود و براساس این مبنا مقاصد قرآن را کشف کرد.

ب) هر نوع روش و مبنایی غیر از مبنای مورد نظر (در فرض مذکور مبنای تفسیر به مأثور) برای دستیابی به مفاهیم قرآن ممنوع یا نارسا بوده، مفاد و نتیجه آن غیرقابل استناد به قرآن است و یا برای رسیدن به جامعیت قرآن کافی نیست.

بنابراین به عناوین و انواع مختلفی که قابل جمع در مستندات تفسیری هستند، مبنا و روش تفسیری اطلاق نمی‌شود. مثلاً ممکن است در شیوه تفسیر فقهی، کلامی، فلسفی، علمی و حتی تفسیر صوفیانه از یک مبنا استفاده شده باشد. در این صورت هیچ کدام از این شیوه‌ها به عنوان مبنا و روش تفسیری تلقی نمی‌گردد.

براساس تعریفی که برای مبانی و روش‌های تفسیری ذکر کردیم نمی‌توان یک تقسیم‌بندی عقلی و حصری را در این زمینه ارائه داد و ناگزیر نوع تقسیم‌بندی در مورد مبانی و روش‌های تفسیری استقرایی بوده، در طول زمان قابل افزایش است.

7 روش، از روش‌های تفسیری جزء اصلی‌ترین روش‌های تفسیری هستند که ما به یک روش تفسیری به نام روش تفسیر هرمنوتیک اشاره کرده و به نقد و بررسی می‌پردازیم.

عمده‌ترین روش‌ها و مبانی تفسیری را می‌توان تحت عناوین زیر خلاصه نمود:

1- مبنا و روش «تفسیر نقلی» یا «تفسیر به مأثور».    

2- مبنا و روش «تفسیر به رأی».

3- مبنا و روش «تفسیر اجتماعی یا عقلی».             

4- مبنا و روش «تفسیر اشاری».

5- مبنا و روش «تفسیر رمزی».                             

6- مبنا و روش «تفسیر قرآن به قرآن».

7- مبنا و روش «تفسیر جامع» براساس قرآن، سنت (عترت)، اجماع و عقل.

۱۰ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۰۲
مهدی جمشیدی


« نعمت یاری دیگران »
امام حسین علیه السلام:
نیازهاى مردم به شما، از نعمتهاى خداوند بر شماست؛ پس از نعمتها ملول نشوید [و آنها را برآورده سازید] وگرنه از دست می‌روند.
نثر الدرّ: ۱ / ۳۳۴ / مروارید درخشان، ص30
 
 
۱۰ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۵۶
مهدی جمشیدی

 بسم الله الرحمن الرحیم

کپی برداری با ذکر نام نویسنده و پرتال جامع پژوهش حوزه بلامانع است



 نویسنده: خسرو زارعی غمام



چکیده مطالب

ویژگى مؤمنان از منظر قرآن  را مى‏توان در دو ساحت فردى و اجتماعى دسته بندی کرد:

1- فردى: 1- توکل بر خدا[1] 2-هنگام یاد خدا قلبشان ترسان و لرزان[2] 3- محافظت بر اداء فرایض خصوصاً نماز[3] 4- عفت و پاکدامنى[4] 5- خشوع در نماز[5] 6- رویگردانى از امور لغو و بیهوده[6] 7- افزایش ایمان هنگام شنیدن آیات الهى[7]

2- اجتماعى: 1- امر به معروف و نهى از منکر[8] 2- تأمین حوائج مادى دیگران[9] 3- تعاون و همیارى با برادران ایمانى[10] 4- تواضع با مردم[11] 5- پیشى گرفتن در انجام امور خیر[12] 6- عدم طرح دوستى با کافران[13] 7- کوشش در امانتدارى[14] 8- وفاى به تعهدها و قراردادها[15] 9- اطاعت از رسول خدا (ص)[16]


 

۰۹ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۵۹
مهدی جمشیدی

 بسم الله الرحمن الرحیم

کپی برداری با ذکر نام نویسنده و پرتال جامع پژوهش حوزه بلامانع است



 نویسنده: خسرو زارعی غمام



مقدمه

اعتقاد به قیامت و معاد که یکی از اعتقادات ادیان الهی است هرچند با اختلافاتی همواره در میان مردم رایج بوده و اکثریت معتقدند که یک روزی همه مردگان زنده خواهند شد و در آنجا دیگر پس از پشت سر گذاشتن یک زندگی توام با رنج و زحمت به رفاه و آسایش مطلق روی خواهند آورد. در قرآن نیز که کتاب دین اسلام می‌باشد با دید ویژه‌ای بر این مطلب نگریسته شده و آن را وعده‌ای تخلف ناپذیر خوانده. منتها در نگاه قرآن یک تفاوت اصولی با سایر دیدگاهها دارد و آن اینست که آنچه که باعث سعادت یا بدبختی در زندگی پس از مرگ می‌گردد همانا اعمال و رفتار این دنیا می‌باشد یعنی هر کس بر اساس رفتار خوب یا بدش در آن دنیا زندگی توام با خوشبختی یا رنج و عذاب را تجربه خواهد کرد. و بیان می‌دارد که پس از اینکه قیامت رخ داد و سپس حکم الهی اعلام شد نیکوکاران و بدکاران از یکدیگر جدا می‌گردند در حالیکه مومنان روسفید و خندان به سوی بهشت می‌روند و کافران و منافقان روسیاه، اندوهگین و با ذلت وخواری به سوی دوزخ برده می‌شوند. هنگامی که مومنان به بهشت نزدیک می‌شوند درهای بهشت گشوده گردیده و فرشتگان رحمت به استقبالشان آمده و با درود و احترام، مژده سعادت همیشگشیان را می‌دهند. و از سوی دیگر درهای دوزخ به سوی کافران و منافقان گشوده گردیده، فرشتگان عذاب با خشونت آنان را سرزنش کرده به آنان وعده عذاب ابدی می‌دهند. و بدین گونه زندگی ابدی انسان شروع می‌گردد. منتها همچنانکه گفتیم چون زندگی انسان در آن جهان بر اساس عمل هر کدام از انسانهاست که در این دنیا انجام داده‌‌اند در اینجا نگاهی گذرا خواهیم داشت به اعمال کسانی که در آنجا مستحق جهنم شده‌اند و نگاه قرآن را راجع به اسباب ورود به جهنم در این دنیا را بیان می‌کنیم تا در با دوری کردن از چنین اعمالی موجبات هلاکت و رنج خود و دیگران نگردیم. البته یادمان باشد که دوزخ و جهنم که کانون ابدی و جاودانه قهر و عذاب الهی در آخرت است با نامهای جهنم، جحیم، سقر و هاویه در قرآن آمده است.


۰۹ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۵۷
مهدی جمشیدی

 بسم الله الرحمن الرحیم

کپی برداری با ذکر نام نویسنده و پرتال جامع پژوهش حوزه بلامانع است



 نویسنده: پرتال جامع پژوهش حوزه

 

چکیده

از بین راه های خداشناسی، عارفان، راه انفسی را برتر از راه آفاقی می دانند. خودشناسی امکان رسوخ بی واسطه بشر به تجلی الهی ودرک آن را برای او میسر می سازدو به علاوه می توان با آیینه قرار دادن صفات انسانی برای صفات الهی، شناختی نزدیکتر از اسمای الهی به دست آورد. عارفان مسلمان براساس الهامی که از آیات واحادیث به ویژه حدیث «من عرف نفسه (فقد) عرف ربه»  گرفته اند، به تبیین انواع راههای ارتباط بین خود شناسی و خدا شناسی پرداخته اند.

ابن عربی (م638ه) از مشهورترین عارفان مسلمان که موسس مکتب غالب و مقبول در عرفان نظری در بین عارفان پس از خود بوده نیز به ارتباط دو معرفت، و نحوه دلالت حدیث و استفاده از آن در مباحث معرفتی اهتمامی ویژه داشت تا بدانجا که یشترین رقم استفاده و استشهاد در فتوحات مکیۀ وی مربوط به همین حدیث شریف است.

 

 

۰۹ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۳۴
مهدی جمشیدی