پژوهش حوزه

وب سایت جامع حوزه های علمیه

پژوهش حوزه

وب سایت جامع حوزه های علمیه

پژوهش حوزه

بسم الله الرحمن الرحمیم

بعد از یکسال وقفه در ارائه خدمات سایت pajooheshhowzeh.ir امروز با روشی دیگر و سبکی جدید و با ارائه مطالبی متفاوت در خدمت همه دوستان و کاربران خواهیم بود.
لطفا دوستان ما را از نظرات سازنده خود در ارائه مطالب بهتر دریغ نفرمایند.
با تشکر
مدیر مسئول پژوهش حوزه
مهدی جمشیدی

تبلیغات
آخرین نظرات

۲۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۳ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله تعالی: قُلْ انَّما اعِظُکُم بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثنی‌ وَ فُرادی‌.
خدای تعالی در این کلام شریف، از سرمنزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده، و بهترین موعظه‌هایی است که خدای عالم از میانه تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده. این کلمه تنها راه اصلاح دو جهان است. قیام برای خداست که ابراهیم خلیل الرحمن را به منزل خلّت رسانده و از جلوه‌های گوناگون عالم طبیعت رهانده.
خلیل آسا درِ علم الیقین زن
ندای «لا احبّ الآفلین» زن.

قیام للَّه است که موسی کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صَعْق و صَحْو کشاند.
قیام برای خداست که خاتم النبیین - صلی الله علیه و آله - را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و به جای آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام قابَ قوسیْن أو أدنی رساند.

خودخواهی و ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده.

قیام برای منافع شخصی است که روح وحدت و برادری را در ملت اسلامی خفه کرده.
قیام برای نفس است که بیش از ده میلیون جمعیت شیعه را به طوری از هم متفرق و جدا کرده که طعمه مشتی شهوت پرست پشت میزنشین شدند.
قیام برای شخص است که یک نفر مازندرانی بیسواد را بر یک گروه چندین میلیونی چیره می‌کند که حَرْث و نسل آنها را دستخوش شهوات خود کند.
قیام برای نفع شخصی است که الآن هم چند نفر کودک خیابانگرد را در تمام کشور بر اموال و نفوس و اعراض مسلمانان حکومت داده.
قیام برای نفس اماره است که مدارس علم و دانش را تسلیم مشتی کودک ساده کرده و مراکز علم قرآن را مرکز فحشا کرده.
قیام برای خود است که موقوفات مدارس و محافل دینی را به رایگان تسلیم مشتی هرزه گرد بیشرف کرده و نَفَس از هیچ کس در نمی‌آید.
قیام برای نفس است که چادر عفت را از سر زنهای عفیف مسلمان برداشت و الآن هم این امر خلاف دین و قانون در مملکت جاری است و کسی بر علیه آن سخنی نمی‌گوید.
قیام برای نفعهای شخصی است که روزنامه‌ها که کالای پخش فساد اخلاق است، امروز هم همان نقشه‌ها را که از مغز خشک رضاخان بیشرف تراوش کرده، تعقیب می‌کنند و در میان توده پخش می‌کنند.
قیام برای خود است که مجال به بعضی از این وکلای قاچاق داده که در پارلمان بر علیه دین و روحانیت هرچه می‌خواهد بگوید و کسی نفس نکشد.

هان ای روحانیین اسلامی! ای علمای ربانی! ای دانشمندان دیندار! ای گویندگان آیین دوست! ای دینداران خداخواه! ای خداخواهان حق پرست! ای حق پرستان شرافتمند! ای شرافتمندان وطنخواه! ای وطنخواهان با ناموس!
موعظت خدای جهان را بخوانید و یگانه راه اصلاحی را که پیشنهاد فرموده بپذیرید و ترک نفعهای شخصی کرده تا به همه سعادتهای دو جهان نایل شوید و با زندگانی شرافتمندانه دو عالم دست در آغوش شوید.

انّ للَّه فی ایّام دهرکم نفحاتٌ ألا فتعرّضوا لها؛ امروز روزی است که نسیم روحانی الهی وزیدن گرفته و برای قیام اصلاحی بهترین روز است، اگر مجال را از دست بدهید و قیام برای خدا نکنید و مراسم دینی را عودت ندهید، فرداست که مشتی هرزه گرد شهوتران بر شما چیره شوند و تمام آیین و شرف شما را دستخوش اغراض باطله خود کنند. امروز شماها در پیشگاه خدای عالم چه عذری دارید؟

همه دیدید کتابهای یک نفر تبریزی بی‌سروپا [ احمد کسروی؛ نویسنده و مؤلف کتابهای ضد مذهبی] را که تمام آیین شماها را دستخوش ناسزا کرد و در مرکز تشیع به امام صادق و امام غایب - روحی له الفداء - آنهمه جسارتها کرد و هیچ کلمه از شماها صادر نشد. امروز چه عذری در محکمه خدا دارید؟ این چه ضعف و بیچارگی است که شماها را فرا گرفته؟

ای آقای محترم که این صفحات را جمع آوری نمودید و به نظر علمای بلاد و گویندگان رساندید! خوب است یک کتابی هم فراهم آورید که جمع تفرقه آنان را کند و همه آنان را در مقاصد اسلامی همراه کرده از همه امضا می‌گرفتید که اگر در یک گوشه مملکت به دین جسارتی می‌شد، همه یکدل و جهت از تمام کشور قیام می‌کردند.

خوب است دینداری را دست کم از بهاییان یاد بگیرید که اگر یک نفر آنها در یک دیه [تلفظ قدیمِ «ده»] زندگی کند، از مراکز حساس آنها با او رابطه دارند و اگر جزئی تعدی به او شود برای او قیام کنند.

شماها که به حق مشروع خود قیام نکردید، خیره سران بی‌دین از جای برخاستند و در هر گوشه زمزمه بی‌دینی را آغاز کردند و به همین زودی بر شما تفرقه زده‌ها چنان چیره شوند که از زمان رضاخان روزگارتان سخت‌تر شود.
وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً الَی اللهِ وَ رَسولِهِ ثُمَّ یُدرِکْهُ الْمَوتُ فَقَد وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللهِ. [- سوره نساء، آیه ۱۰۰: «و هرگاه کسی از خانه خویش برای هجرت بسوی خدا و رسول بیرون آید، و در سفر مرگ او فرا رسد، اجر و ثواب چنین کسی بر خداست».] )امروز در صحیفه)

۱۱ شهر جمادی الاولی ۱۳۶۳
سید روح الله خمینی


farsi.rouhollah.ir/l 

۱۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۸:۰۳
پژوهش حوزه

کاربردهای چفیه در دوران جنگ تحمیلی :

· از دور نشان گر خودی بودن فرد در مناطق عملیاتی بود... (البته زیاد اعتبار نداشت!)

· چفیه رو بیشتر رزمنده ها داشتند... ولی همه بسیجی ها چفیه به گردن داشتند و البته از نمادهای بسجیان عزیز بود.

· گاهی به عنوان سجاده نماز ، رزمنده ها استفاده میکردند.

· بیشتر وقتها سفره غذای رزمنده ها نیز بود.

· دم دست ترین باند و زخم بند برای زخمیها بود.(وقتی امدادگر می رسید اگر باند زخم نبود، محل جراحت هر رزمنده زخمی رو با چفیه خودش می بست یا اگر دست و پای کسی میشکست با چفیه آتل بندی میکردند..{معمولا رزمنده ها چفیه خود رو تمیز نگه میداشتن})

· به عنوان بهترین کولر قابل دسترس در مناطق بود.وقتی خیس بود و به سوی خلاف جهت باد ،بهتر از کولر گازی عمل می کرد.(البته بیشتر به نحوه کار کولرهای آبی شبیه بود.)

· وقتی قرار بود رزمنده ها کارهای سنگین انجام بدهند به دور کمر می بستند .(دستمال قدرت!)

· وقتی دشمن بمباران شیمیایی می کرد در نبود ماسک ضدگاز چفیه خیس بهترین عملکرد محافظتی را داشت.

· در مراسم ها و عزاداری ها به خصوص در ماه های محرم و رمضان به جای دستمال اشک رزمنده های اسلام استفاده میکردند.

· گاهی هم بقچه و ساک دستی رزمنده ها بود.

· بعضی از رزمندگان که تیز و زرنگ بودند میتونستند در اوقات فراغت با چفیه ماهیگری کنند!

· در دسترس ترین کفن برای پیکرهای قطعه قطعه شده شهدای والامقام بود.

· چفیه رزمندگان گاهی جای زیرانداز در هنگام استراحت و ملافه در هنگام خواب استفاده میشد.

· چفیه در هنگام شناسایی منطقه و ...به عنوان نقاب استفاده می گشت.

· در مناطق جنگی به عنوان پیش بند آرایشگاه های صلواتی مورد استفاده بود.

· اگر نیاز به صافی و تصفیه آب بود از چفیه هم استفاده میشد.(البته سعی بر این بود که چفیه تمیز باشد!)

· اگر غذای گرم در دسترس بود به عنوان دستگیره برای برداشتن ظرف غذای داغ استفاده میشد.

· اگر رزمنده ای اسیری رو میگرفت به عنوان دستبند و چشم بند از چفیه استفاده میکردند.(البته باید از گره زده چفیه مطمئن میشدند!)

· در هوای سرد ، به خصوص در سرمای کوهستان های کردستان برای جلوگیری از سینوزیت مفید بود.

· به عنوان حوله و حوله حمام هم استفاده میشد!

· دور کننده ی حشرات سمج و موذی به خصوص در چادرهای استراحت بود.

· به عنوان دستمال مرطوب برای پیشونی افراد تبدار هم استفاده میگشت.

· دستمال برای بستن صورت در زمان دندان درد بود.

· زیرآفتاب به عنوان سایه بان استفاده میشد.

· در مواقع لازم به عنوان طناب هم استفاده میشد.

· و بالاخره به عنوان عرق گیر که شاید کاربرد اصلی و مهمش هم همین بود، استفاده می گشت.

منبع : کتاب فرهنگ جبهه

۱۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۸:۰۱
پژوهش حوزه

اشک دو چشم رهبرم
خون چکیده از سرم
شهد شده به کامتان
حرامیان، حرامتان 

داس عدو به گردنم
شخم عدو بر بدنم 
گندم بی همتتان
حرامیان، حرامتان 

به جبهه ها، رشادتم
به سال ها اسارتم
خنده صبح و شامتان
حرامیان، حرامتان 

۱۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۴۷
پژوهش حوزه

روز ۱۵ اردیبهشت ۱۳۳۷ لژ فراماسونری تهران با مجوز فراماسونری انگلستان تاسیس شد.

سایت پژوهش حوزه به نقل از گزارش سایت تاریخ ایرانی، لژ تهران نخستین لژی بود که با اجازه رسمی انگلستان در ایران به زبان فارسی تاسیس شد و تابع قانون اساسی اسکاتلند بود. این لژ بلافاصله پس از انحلال لژ فرانسوی همایون کار خود را آغاز کرد. انگلیسی‌ها برای اینکه پایه‌های محکمی را برای فراماسونری در ایران بنیان نهند، چند تن از چهره‌های شاخص خود همچون لنل استراکر، کریستوفر فری، اوانس اوانسف، صالح چتایات و الیاس دبی را مامور این کار کردند. آنان نیز هفت نفر را از میان عوامل ایرانی خود برای انجام کار برگزیدند.

طبق سند مورخ ۱۹ دی‌ماه ۱۳۴۶ ساواک «درخواست تاسیس یک لژ جدید توسط سلیمان بهبودی و محمد قباد ظفر "به شرف عرض اعلیحضرت همایون" رسید و با اجازه وی در سال ۱۳۳۳ هیاتی مرکب از ۷ نفر (سلیمان بهبودی رییس تشریفات دربار، دکتر ناصر بهبودی پسر او، مهندس محسن فروغی، مهندس حسین شقاقی، دکتر غلامرضا کیان، دکتر علی‌اصغر خشایار و نصرالله آذری) به بصره رفته و به عضویت لژ فیحا درآمدند. پس از سه سال منشور تاسیس لژ روشنایی در تهران در تاریخ ۱۶ آبان ۱۳۳۶ به نام افراد فوق و هفت تن دیگر صادر شد.»

سند دیگر ساواک چنین حکایت می‌کند: «اولین کسی که از بصره به تهران آمد، میرعبدالباقی یکی از اعضای موسس و موثر انگلستان و شاید هم اینتلیجنت سرویس در خاورمیانه بود. او که خود از اعضای موثر سازمان فراماسونری اسکاتلند در ممالک غربی و سایر کشورهای خاورمیانه است، پس از ورود به تهران در شمیران در باغی متعلق به دختر نظام‌السلطنه مافی که همسر شیخ خزعل بوده و هم‌اکنون خانه مسکونی مهندس حسین شقاقی و محل تشکیل لژ فراماسونری در آنجا قرار دارد، ساکن و چند اطاق را به صورت معبد و محل لژ درآورده و سپس با حضور آلکس ت. برتن دبیر لژ اسکاتلند مقیم ادینبورگ انگلستان لژ روشنایی در تهران با حضور عده‌ای از روسای لژ فیحا بصره تشکیل شد.»

سند فوق، پس از ذکر نام ۲۶ تن از روسای لژ فیحای بصره که در مراسم تاسیس لژ روشنایی در تهران شرکت داشتند، می‌افزاید: «۲۶ نفر فوق‌الذکر همه از روسای قدیم و جدید و موثر‌ترین فراماسونری در بصره هستند که از طرف گراند لژ انگلستان ماموریت توسعه فراماسونری در جنوب ایران، سواحل عربستان سعودی، شیخ‌نشین‌های سواحل خلیج فارس و حتی داخل ایران هستند و اکثرا ماموریت‌های سرکشی و غیره (به) موسسات فراماسونری در ایران و سایر کارهای علنی و سری را دارند. لژ روشنایی در تهران پس از تشکیل و رسمیت یافتن آن، نخستین جلسه‌اش را با حضور آقای حسین علاء تشکیل داد.»

این لژ در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۳۷ با نام لژ تهران اعلام موجودیت کرد. الکساندر فیرلی بوختن، حضرت دبیر ارجمند اعظم و مکنیل واتسون، حضرات خزانه‌دار ارجمند اعظم به تهران آمدند و رسما لژ را افتتاح کردند. اولین استاد اعظم که برای این لژ انتخاب شد مهندس حسین شقاقی بود که از او با عنوان حضرت استاد ارجمند نام می‌بردند.

در سال‌های ۱۳۳۷- ۱۳۴۷، لژهای تابع گراندلژ اسکاتلند گسترش یافتند و لژهایی چون کورش (آذر ۱۳۳۹)، خیام (آبان ۱۳۴۰)، اصفهان (اردیبهشت ۱۳۴۳)، ژاندارک (اردیبهشت ۱۳۴۵)، اهواز (مرداد ۱۳۴۵)، آریا (دی ۱۳۴۵)، خوزستان (اردیبهشت ۱۳۴۶)، نور خرداد (۱۳۴۶) و کرمان (آبان ۱۳۴۷) تاسیس شدند.

در سال ۱۳۴۵ برای اداره لژهای تابع گراند لژ انگلستان یک گراند لژ محلی به نام لژ اعظم ناحیه ایران تاسیس شد. گراند لژ فوق حدود 2 سال و نیم فعالیت داشت و با تحولات سال ۱۳۴۷ در «لژ بزرگ ایران» ادغام شد. 

۱۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۰:۴۱
مهدی جمشیدی

آخوندی و طلبگی

۱۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۱۲
پژوهش حوزه

۱۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۰۹
پژوهش حوزه

اتحاد شیعه وسنی

۱۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۰۷
پژوهش حوزه

حجاب دختر ایرانی

۱۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۸:۳۸
پژوهش حوزه

۱۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۰۹
پژوهش حوزه

۱۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۰۷
پژوهش حوزه